Friday, March 20, 2009

تبریک متفاوت در یک پیام نوروزی!

سال 87 سالی بود پر از حس حضور احمدی نژاد! ایرانی ها عملکرد این موجود را با ذره ذره جان خویش این نوع بخصوص از رئیس جمهور را درک کرده اند. هرچند عملکرد متنوع ایشان در حوضه ارتباط با جیبوتی تا خلق هاله و این حرف ها دیگر درد ندارد و ملت بدان عادت کرده اند اما توجه به کنه قضیه بس لازم است.
ایران در این نزدیک به چهار سالی که احمدی جان را در قلب تپنده خود نگاه داشته شاهد اتفاقات فراوانی بوده است. مثلن در عرض یک شب حداقل دستمزد را شونصد درصد افزایش داده و در بین کف و سوت ملت و با افتخار و سربلندی زائدالوصفی پس از چند روز طرح را پس گرفته... و یا یک شبه و خیلی به تنهایی کشف نموده که این همه ملت هایی که سالی یک بار ساعت های خود را یک ساعت پس و پیش می کنند احیانن اند و غیر از ایشان هم تا به حال کسی به این شنگولیت ملت ها پی نبرده بوده است لذا جهت تنویر افکار عمومی برای شناخت معجزه هزاره سوم، هر چند برای مدت کوتاهی، از این عمل استکباری دست کشیده و به راه راست هدایت شدند.
اصلن همین معجزه هزاره سوم... خلق چنین شخصیتی که دارای شوهری به نام الهام است خود معجزه در معجزه است! که فقط و فقط از برکت فضای آزاد ناشی از معجزه هزاره سوم است که معجزه دیگری نصیب ملت شده.
اوه اوه اوه... بنزین... این معجزه در بدو ورود دو سال قیمت بنزین را ثابت نگه داشت (تا علاوه بر مخدوش کردن طرح خاتمی برای رسیدن پله ای به قیمت بنززین جهانی) سریال ژانگولر باری های دولت تکمیل شود و سپس با سهمیه بندی آن بلائی به سر ملت بیاورد که تا عمر دارند چنین رئیس جمهوری را فراموش نکنند.
سخن ها از این دست بسیارند اما دلیل بیان آن در چند ساعت مانده به لحظه تحویل سال 1388 فقط آرزوی سالی بدون احمدی نژاد است تا اگر پیشرفت نمی کنیم لااقل به عصر هجر هم پرتاب نشویم.
قبله عالم برای تک تک انسان های روی زمین آرزوی سالی خوش و بدون احمدی نژاد را دارد تا بلکم چند سالی ایران را نه در جهت حرکت به قهقرا که لااقل در شرایط ثابت بدون پیشرفت ببینند و کمی دلخوش باشند.
به امید سالی بدون معجزه و هاله و از این ها!
سال نو مبارک
نوروزتان پیروز

قبله همایونی


Wednesday, March 04, 2009

14 اسفند 59 تا 87

امروز 14 اسفند است و قبله عالم تصادف رخداد خواندن کتاب "نامه ها" را --که مجموعه نامه های بنی صدر به آقایان خمینی، رجائی، رفسنجانی و خلخالی است-- با 14 اسفند که روز سخنرانی بنی صدر در دانشگاه تهران است رابه فال نیک گرفته و بخشی از آن "نامه ها" را برای شما مرقوم می دارد. به این دلیل که دیروز شاهد پخش گزارش سخنرانی14 اسفند بنی صدر از شبکه 2 بودیم که می گفت: "مردم خود جلوی چماقداران را بگیرند تا کشور را به لجن نکشند" که جمعیت با سوت و کف و دست استقبال کردند. سپس گوینده تلویزیون گفت که بنی صدر مردم را علیه حزب الله شورانده است تا جمهوری را از خطر باز دارد! لذا ضمن تشکر از صدا و سیمای جمهوری اسلامی بخاطر صداقت در گفتار، جهت تنویر بیشتر افکار رعیت و غیره، نامه ای را که بنی صدر در تاریخ 17 اسفند به آقای خمینی نوشته را مرقوم می داریم:

نامه آقاي بني صدر به آقاى خمينى، 17 اسفند 1359
بسمه تعالى
معروض ميدارد:
اينبار مسئله بيش از حد تصور روشن است: صبح پنج شنبه آقاى ميرسليم كه تا آنوقت مسئول شهربانى بود و همانروز تغيير داده شد، به اينجانب اطلاع داد كه بعد از ظهر دو دسته براى برهم زدن نظم و كارهاى ديگر خواهند آمد. چه كسى بايد مانع ميشد؟...سخنان امروز آقاى هاشمى در مجلس بعد از نمايش آقاى خلخالى، اينجانب را ناگزير مى كند مطالب زير را بعرض برسانم:
-1 ايشان گفت هاند، ستون پنج در خانه برادر امام و بعضى از مراجع رخنه كرده است. يك هفته پيش نيز در مسجد اعظم قم بفرزند شما تاختند و در جزوه ئى كه باسم روحانيت بيدار منتشر كرده اند، داماد شما آقاى اشراقى را مورد تاخت و تاز قرار داده اند و از جمله نوشته اند نوه هاى شما در مشهد ظرف دو سه روز 60 هزار تومن خرج غذا كرد هاند. اگر در اين فرصت برنده بشوند، همان حرفى را كه به پيامبر در بستر مرگ گفتند به شما نيز خواهند گفت. و وقتى چماقداران رئيس جمهورى را كه يك روز پيش از واقعه شما فرموديد بر قلب ها حكومت مى كند (آنهم به سران كشورهاى اسلامى و خطاب بدنياى اسلام) كنار بزنند، البته ديگر هيچكس حريف آنها نخواهد شد امروز ديگر همه ميدانند كه سازمان چماقداران را اين آقايان مى گردانند و با صراحت نيز تهديد مى كنند. دايره تهديد دور بود اينك نزديك مى شود و به نزديك ترين كسان شما رسيده است. راديو و تلويزيون و قلم و تريبون مجلس و... در انحصار آنهاست.
-2 آقاى خامنه ئى بدون اينكه بحثى در شوراى دفاع شده باشد، در نماز جمعه گفتند شوراى دفاع باتفاق آراء پيشنهاد 8 !! كشور را رد كرد مقصود خوب و بد پيشنهاد نيست. منظور صداقت و عدالت است. لازم است وضع ارتش برشما معلوم باشد تا فردا بلائى صد بار بدتر از گروگانها برسر كشور نيايد:

*نيروى هوائى براى هواپيماهاى F4 تنها 79 خلبان دارد و هوانيروز نيز همينطور نه مهمات دارد و نه هلى كوپترها قطعات لازم. فرسودگى به تمام است.
* مهمات نيروى زمينى در حال تمام شدن است و افراد آن بغايت فرسوده شده اند.
* اگر جنگ تا تمام شدن مهمات ادامه پيدا كند، و نقشه بعدى را كه وارد عمل شدن ضد انقلاب است باجرا بگذارند، ديگر.( هيچ چيز نداريم كه كشور را حفظ كند
* تمام اميد به اجراى طرح آب است و روحيه ارتش كه با اين ترتيبات آنهم از بين مى رود. ادامه جنگ ممكن است كار را بجائى برساند كه ارتش از بين برود. يك عده هستند كه مقصودى جز اين ندارند. بنظر اينجانب هر چه ميشود بايد ظرف يكماه بشود .
-3 اول هفته طرح دوفوريتى آوردند. به اين بهانه كه 3 وزارتخانه خوب اداره نميشود و عجب اينكه طرح براى اين بوده كه همان ترتيب اداره، ادامه پيدا كند. آنرا دخالت فرموديد، انجام نشد. آخر هفته اين داستان را درست كردند. اينجانب كاملاً آماده ام بروم. اين بهترين فرصت است. همه مردم ميدانند چرا كنار م ىروم. در كشور اسلامى كه رئيس مجلس و امام جمعه آن اينطور قلب حقايق كنند و باين آشكارى از عد ه ای كه خود سازمان ميدهند دفاع كنند، قانون مستقر نميشود. باور اينجانب اينست پيش از آمدن بايران هم چند نوبت نوشته و عرض كرد هام، مقصود اينها (يعنى امريكا) اسلام و شما هستيد.از زورپسندى و قدرت دوستى اين آقايان دارند كمال استفاده را مى كنند.تصميم با شما است. امروز خواسته اند بازار تهران را با تهديد به در هم كوبيدن مغازه ها ببندند، موفق نشدند، ديروز در قم خواسته اند اينكار را بكنند باز موفق نشده اند. ملاحظه بفرمائيد اگر در اين اوضاع مصلحت است كه اينجانب بمانم، بايد ترتيبى معين بفرمائيد كه هر روز يك بازى درنياورند.
خدا ميداند و تنها او كه يك ذره مايل بماندن نيستم و هرچه نوشتم بخاطر دين او است. همراه اينجانب 20 نفر بوده اند از بام تا كف ساختمان را حفاظت ميكرده اند و از ساختمان نيز بيرون نرفته اند. يك واحد حفاظت وجود دارد والا گارد ندارم و بفرمائيد يك نظامى بيايد حضور شما به عرض شما برساند كه اين عكسها از نظامى ها است يا گارد ناموجود اينجانب
ابوالحسن بنى صدر
17 اسفند 59
و توضیحات مربوطه را هم بخوانید

Thursday, February 19, 2009

داستان دکترا (دکترها)!

قبله همایونی بدون هیچ توضیح اضافی به اصل خبر می پردازد. چرا که معظم له خود را ملزم به توضیح «کجا بودی تا حالا ؟!!» نمی داند.
عوض حيدرپور در گفت وگو با خبرگزاري ايلنا اعلام کرده بود وزارت علوم مدرک دکتراي رحيمي را تاييد نکرده است. در عوض دفتر معاون حقوقي و امور مجلس رئيس جمهور اعلام داشته است: «ظاهراً قبح گناه و زشتي اشتباهات مکرر در نظر نمي آيد و برخي صاحبان نشريات از اين منظر که مسوول مندرجات نشريه خود هستند به موضوع توجه نمي کنند که اين حقيقتاً مايه تاسف است...»
بله... این مطلب که قبح گناه «دکترای تقلبی» شکسته شده و هر ننه قمری دکترا می گیرد و می رود که حالش را هم ببرد، از جانب قبله عالم تایید می شود.

در ادامه آمده است که:«...و بدتر آنکه گاهي براي تخريب عجله هم دارند و با حرص و ولع تمام به هتک حرمت و شکستن حريم اشخاص روي مي آورند، چنان که گويي با اغماض از کمترين فرصت دچار خسارت سنگيني مي شوند...»
لذا از آنجایی که طی این خطابه، کلاهبرداری دارای «حرمت» شده و هتک آن جایز نمی باشد و شکستن حریم آن به مثابه دخول به اتاق خواب فرد «دکتر تقلبی» است، کلیه رعایا موظف به نفهمیدن هستند و هر کس بفهمد که آقایان به هر نحو اعم از زرتی یا فرتی از دکترا برخوردار گردیده اند به جرم مذکور (دخول به اتاق خواب فرد دکتر) محاکمه و به جهنم ارسال خواهند شد! به شما چه که ایشان با دکترای تقلبی حقوق دکتر واقعی را می گیرد. در عوض به ملت همیشه در صحنه فرت و فرت خدمت فرو می نماید تا حالش را ببرند.

آقاي احمدي نژاد رئيس محترم جمهوري در روزهاي گذشته با ارسال دستوري به وزير محترم کشور خواستار بازنگري جدي در طرح جنجالي موسوم به ارتقاي امنيت اجتماعي بر اساس حفظ کرامت انساني شهروندان شد. ضمن استقبال از اين دستور و توجهي که در آن نسبت به حقوق و شأن شهروندان صورت گرفته؛ چند پرسش در اين رابطه به ذهن مي رسد که طرح آنها خالي از لطف نيست.
1- نسبت اين دستور با انتخابات آتي چيست؟ اين طرح تقريباً از همان آغاز به کار دولت- يعني حدود سه سال پيش- شروع و انتقادها نسبت به خدشه دار شدن کرامت انساني شهروندان هم از همان ابتدا مطرح شده و چيز جديدي نيست. سوال اين است علت صدور اين دستور در شرايط فعلي که مهلت دوره اين دولت رو به پايان است و عمليات اجرايي انتخابات آينده آغاز شده، چيست؟

Wednesday, December 17, 2008

کفش و محمود!

مدتی است که قبله همایونی حوصله نوشتن ندارد و از طرفی هم سوژه های قبله عالم پسند، چپ و راست می آیند و می روند (از کردان و محصولی گرفته تا عواقب "محللی" جناب حاج آقا گلستانی) و همچنان حوصله مان اجازه مرقوم نمودن افاضات همایونی را نمی دهد. جهت رفع نگرانی، دلیل کمبود حوصله قبله عالم در دست بررسی است که هنوز نتیجه آن به دست مشارالیه نرسیده است. لذا صبور باشید!!
از مقدمه بی حوصله گیمان که بگذریم، الان ساعت یک بعد از نیمه شب است و ما مشغول بررسی و آسیب شناسی حوصله همایونی هستیم و از پیشرفت آن هم هیچ رضایتی نداریم اما داستان این یک جفت کفشی که به سمت رئیس جمهور آمریکا پرت شد -البته جوانبش و نه خود ماجرا- موجبات بروز احوال مساعد جسم و جان قبله همایونی را پدید آورده است.
جنبه مهم این رویداد که آن خبرنگار سعی در نشر آن داشت همانا این است که «ما با این چیزها آدم نمی شویم، باید از ما حق توحش هم بگیرید! ما را چه به صحبت کردن با رئیس جمهورها!! ما اصلن در این حد و اندازه ها نیستیم. اصلن جنبه اش را نداریم. دست خودمان نیست. خدا ما را زده شما هم که با افزایش آذوقه مان موجب بروز اتفاقات ناخواسته می شوید! شاهد ماجرا هم اینکه ببینید در زمان صدام لنگه کفش که هیچ، حتی دمپایی هم از جانب خبرنگاری به سمت صدام پرتاب نشده و...»
البته اهداف این خبرنگار مثنوی هفتاد من است و پیش بینی می شود رسانه ها تا مدت ها به بحث و بررسی پیرامون آن بپردازند. اما در این بین تلویزیون ج.ا. چنان از این خوراک خبری ذوق می کند که گویا به ایشان "تیتاب" مرحمت فرموده اند! یکی از این خبرنگاران لنپن تلویزیون ج.ا. نیز چنان ذوق نموده که یک جفت کفش برداشته و به هم میهنان هم شکل و وضعیت خود می دهد تا به نیت بوش، آن را به سمت یک درخت پرتاب کند. جذاب تر اینکه همانطور که آن خبرنگار نتوانست بوش را از فاصله دو متری با دو عدد لنگه کفش فیل بزند این هموطن معلوم الحال هم نتوانست یک کاج ده متری را از فاصله دومتری هدف قرار دهد و لنگه کفش رفت و رفت و از کنار گوش زنی گذشت و به یک تاکسی خورد و اینجا بود که خبرنگار فهمید که بیجا شکر خورده!! در صحنه ای دیگرهم جوانی که از شوق مصاحبه چنان می خندید و ذوق می کرد و از شیرین کاری خبرنگار صحبت می کرد که حتی یک کلمه از صحبت هایش نیز مفهوم نبود.اما سوال اینجاست که چرا تلویزیون ج.ا. اقدام به پخش مصاحبه های افراد معلوم الحال می کند؟ جواب:
1- همه ملت ایران معلوم الحال فرض می شوند!
2- فقط افراد معلوم الحال مصاحبه می کنند
3- فقط با افراد معلوم الحال مصاحبه می شود
4- هیچکدام
5- اگر 4 آنگاه به اینجا بروید!
و دیگر اینکه اگر کفش پرت کردن خوب است و نیاز به تبلیغ و تبیین دارد دوسال پیش در چنین روزهایی یک دانشجوی ابرانی هم این کار را کرد و البته چون احمدی نژاد ارزشش را نداشت فقط یک لنگه کفشش را حضور محترم ایشان ارسال کرد و دیگری را نزد خود نگه داشت و احمدی نژاد هم گفت: «وقتی شاهد چنین جلوه‌ای از “آزادی” بودم، به عنوان محمود احمدی‌نژاد، کمترین کدورت و ناراحتی را نسبت به کسی در قلب خویش احساس نکردم». حال چرا خبرگزاری فارس می نویسد: « اهداف کاخ سفید، تا آنجا پیش رفته که بوش وادار شد پرتاپ لنگه کفش از سوی یک خبرنگار عراقی که در فرهنگ مردم عراق اهانت تلقی می‌شود را به عنوان نشان دموکراسی در این کشور جلوه دهد» ما نمی دانیم اما نتیجه می گیریم که
1- طی یک عملیات برنامه ریزی شده توسط لابی های صهیونیستی، کاخ سفید خبرنگار را وادار کرده کفش پرت کند تا بوش بتواند دموکراسی خودش را ثابت کند!
2- کفش ایرانیها چون چینی است موجب دموکراسی نمی شود هرچند که رئیس جمهور، دکتر احمدی نژاد بگوید می شود!!
3- پرتاب کفش در ایران برخلاف عراق یعنی اینکه "الهی جیگرت را بخورم محمود"
4- پرتاب یک لنگه کفش "جلوه ای از آزادی" است و توهین هم نیست اما پرتاب دو لنگه کفش فحش است و نشانه استکبار و استبداد است.

Monday, October 27, 2008

نهضت ادامه دارد!!

آن روز که فرمودیم مشکل جنسی آقایان با افزایش مهرورزی فزونی یافته، مورد توجه کسی قرار نگرفت! بفرمائید... خوب شد؟!! مرض چنان عود کرده که اینجانب، قبله همابونی، چند روزی است که فقط منباب مکاشفه و حل معظل زیر شکم آقایان بارها فیلم آقا گلی را تحت بازبینی و بررسی قرار داده ایم اما دریغ از کشف حتی یک نکته!! البته در حین بازبینی چنان خنده ای قبله عالم را فرا می گیرد که موجبات انقباض عضلات گونه را فراهم آورده و لاجرن چشمانمان بسته می شود!! پس مجبور می شویم یک بار دیگر، البته فقط منباب کمک به گردانندگان حوضه های علمیه جهت جلوگیری از انتشار فساد به سطح جامعه آن را مرور کنیم و به نقد و بررسی آن بپردازیم. لذا تا پایان نقد و بررسی آخرین شاهکار آقا گلی در حوضه سینمای مدرن و معناگرا به باقی قضایا می پردازیم.
در همین پست قبل به اشارات جناب گلپایگانی منباب "فرهنگ حیوانی غرب" پرداخته بودیم که اتفاقن ایشان تشابه جالبی با آقای گلستانی در بخش "گل" بودن دارند که این نشانه چیزی نیست جز نشانه ای الهی!! با توجه به علاقه ایشان در حوضه شناخت، شکافت و شناسائی بخش حیوانی فرهنگ، اینجانب به اونجانب پیشنهاد می نماید یک نسخه از شاهکار هنری آقا گلی را از طریق ارگانهای مربوطه تهیه و مشاهده نمایند تا هرچه بیشتر و بهتر با فرهنگ حیوانی آشنا شده و در عرصه نقد قرهنگ توانا شوند. البته نسخه DVD کار جهت آشنایی عمیق با قرهنگ حیوانی توصیه می شود. چراکه "یوتیوب*" از کیفیت بالایی جهت یررسی فرهنگ حیوانی برخوردار نمی باشد!!!
*لازم به ذکر است که "یوتیوب" فحش نیست و ربطی به تیوب لاستیک دوچرخه جنابعالی نیز ندارد!! بلکه سایتی در زمینه انتشار تصاویر است که امکان هرگونه بررسی فرهنگ حیوانی و غیرحیوانی را نیز به شما می دهد!!
-----------------------------------------------------------------------------------
افاضات1: بعد از اتمام این پست بطور اتفاقی فیلم The Prince and Me را مشاهده نمودیم که در فیلم شاهزاده دانمارک نمی تواند از دست خبرنگارهایی که مدام در پی او هستند تا رابطه بی ضابطه عشقی وی را کشف کنند فرار کند و عکس وی را به عنوان یک شاهزاده "بی تربیت!" در روزنامه شان چاپ می کنند. حال اگر در ایران دانشجویان پرده از کثافت کاری یک مدیر دون پایه بردارند "توطعه" کرده اند!!

افاضات2: رضا مارمولک فیلم کمال تبریزی را که یادتان هست؟! آخوندها داد و فقان می کردند که به روحانیون توحین شده! حالا ببینیم در مورد فیلم حجه السلام گلستانی چه عکس العملی نشان می دهند؟!!! هرچند چون این فیلم بازخورد خوبی در بین جوانان داشته شاید روحانیون را مکدر نکند!!

Tuesday, October 14, 2008

تکذیبیه!

بدینوسیله کلیه القاب غیر واقع را که در پست قبل به اعلیحضرت قبله همایونی نسبت داده شده را تکذیب نموده و اعلام میداریم که اصلن از این خبرها نیست! (می دانیم که این نوع تکذیب باعث تعجب شما نشده!!) لذا اینطور نباشد که ما فقط حال تایپ کردن نداریم و شما فکر کنید ما کلن بی حالیم... داریم خوبش را هم داریم!! مگر می شود آیت الله صافی گلپایگانی اینچنین سخنرانی کند و ما بی حال باشیم؟! خدا وکیلی چنین سخنانی میّت را از دیار باقی، به آغوش گرم خانواده باز می گرداند، چه برسد به "ما"!!

ایشان با اشاره به رسوايي‌هاي اخلاقي سردمداران کشورهاي غربي اظهار كرده اند که: «غرب مبتذل‌ترين فرهنگ‌ها را دارد که حتي حيوانات هم اين فرهنگ را ندارند؛ حال کساني که دعوت به آزادي و بي‌بند و باري مي‌کنند و با حجاب معارضه دارند؛ در واقع فرهنگ اصيل و نهادينه شده ما را مي‌خواهند به فساد بکشانند و فرهنگ فاسد خود را جايگزين آن كنند.»

در پایان احتمالن ایشان خواسته اند بگویند که جناب سردار زارعی، استاد مددی، آقای شیرازی و یا پاره ای از آقازاده ها که اهل تلنبه و بخیه اند نیز سردمداران کشورهاي غربي بوده اند که حکمن وقت نشده، لذا قبله عالم قبول زحمت نموده تا خیر دنیا که البته مالیده، اما خیر آخرت را از آن خود بنماید!

بوس!

-----------------------------------------------------------------------------------

همایش دین در دنیای جدید مؤسسه­ گفت­وگوی تمدن­های آقای خاتمی که در ژنو قرار دارد با حضور تعداد متنابهی از افراد سرشناس برگذار شد. اما جالب اینکه تلویزیون جمهوری اسلامی دست دادن احمدینژاد با کوفی عنان و بعضی از مهمانان را نشان داد و نامی از خاتمی برده نشد و فقط چهره وی در حال مصاحبه با خبرنگاران در مورد انتخابات به نمایش درامد!
ترس انسان را حقیر می کند!!

Free counter and web stats